Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «دانا»
2024-05-07@16:06:08 GMT

ماجرای عجیب نصب تلویزیون شهری در نهاوند+عکس

تاریخ انتشار: ۲۳ مرداد ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۳۸۱۹۹۵

ماجرای عجیب نصب تلویزیون شهری در نهاوند+عکس

با وجود اعلام شورای شهر نهاوند مبنی بر ندادن مجوز به نصب تلویزیون شهری در محل پیاده رو ولی در اقدامی جالب و قابل تامل تلویزیون شهری نهاوند راه اندازی شد.

به گزارش شبکه اطلاع رسانی راه دانا به نقل ازپایگاه خبری گرو، صفی الله خرم آبادی سخنگو و رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر، یارولی سیف عضو شورای شهر و همه اعضای شورای اعلام کردند نصب تلویزیون شهری در حریم پیاده رو تعرض به حقوق شهروندی است و شورای شهر هیچ مصوبه ای برای احداث این تلویزیون در محل مذکور نداشته و شهرداری ملزم است در جهت رفع سد معبر تلویزیون مذکور را جابه جا کند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در حالی که یکی از اعضای شورای شهر نهاوند در مصاحبه ای اعلام کرده بود شورای شهر نهاوند مجوزی برای نصب تلویزیون شهری در محل پیاده رو و سد معبر نداده است ولی دیروز خبری منتشر شد مبنی بر راه اندازی تلویزیون شهری در نهاوند که در نوع خود ارای نکاتی قابل تامل است.

این عضو شورای شهر گفته بود: شهرداری نهاوند ملزم است تلویزیون شهری نصب شده در محل پیاده رو را جابه جا کند و نسبت به رفع سد معبر اقدام کند.

وی گفته بود: در ارتباط با نصب تلویزیون شهری در حریم پیاده رو و ایجاد سد معبر و تعرض به حقوق شهروندی کاری خلاف قانون است و شورا شهر چنین مجوزی نداده است.

این عضو شورای شهر با بیان اینکه شورای شهر محل نصب تلویزیون شهری را در محل منتهی به پارکینگ مدرس مشخص و برای آن مجوز داده است؛ گفت: شهرداری باید بر اساس مصوبه شورا عمل کند و در ایجاد سد معبر توسط تلویزیون شهری هیچ یک از اعضا شورای شهر موافق نیستند و شهرداری ملزم به جابه جای تلویزیون و رفع سد معبر است.

با وجود این مصاحبه و اعلام اینکه نصب تلویزیون شهری توسط شورای شهر مجوز ندارد ولی این تلویزیون به بهره برداری رسیده است تا همگان هماهنگی و قانون مداری را در نهاوند به وضوح مشاهده کنند.

حال سوالی که اینجا مطرح است که چه کسانی به مصوبات شورای شهر نهاوند توجهی ندارند؟ چرا شورای شهر با وجود ندادن مجوز به نصب تلویزیون در محل پیاده رو ولی این تلویزین به بهره برداری رسیده است؟

انتهای پیام/

منبع: دانا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.dana.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «دانا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۳۸۱۹۹۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

عملیات نظامی ایران با این حرکت عجیب، موفق به پایان رسید /ماجرای شهادت و مفقودالاثری ۱۸ اسیر چه بود؟

به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، یکی از فرماندهان دوران دفاع مقدس تعریف می‌کند: در عملیات مطلع الفجر به بیشتر اهدافمان دست یافتیم و بیشتر مناطق اشغال شده آزاد شده بود.

آنگونه که فارس روایت می‌کند، ابراهیم هادی مسئول جبهه میانی عملیات بود. نیمه‌های شب با بیسیم تماس گرفتم و گفتم: آقا ابراهیم چه خبر؟ گفت: بیشتر مناطق آزاد شده؛ اما دشمن روی یکی از تپه‌های مهم منطقه انار شدیداً مقاومت می‌کنه. گفتم: من با یک گردان نیروی کمکی دارم میام. شما هر طور می‌تونید تپه رو آزاد کنید. هوا در حال روشن شدن بود که با نیروی کمکی به منطقه انار رسیدم. یکی از بچه‌ها جلو آمد و بی‌مقدمه گفت: حاجی! ابراهیم رو زدن. تیر خورده تو گردنش.رنگ از چهره‌ام پرید. با عجله خودم را به سنگر امدادگر رساندم. ابراهیم تقریباً بیهوش بود. خون زیادی از گردنش رفته بود؛ اما گلوله به جای حساسی نخورده بود.پرسیدم: چطوری زدنش؟ تعریف کرد: برای حمله به تپه به هیچ نتیجه‌ای نرسیدیم. هر کس چیزی می‌گفت. همان موقع ابراهیم بلند شد و رفت رو به سمت تپه و با صدای بلند اذان صبح را گفت! ما هر چه گفتیم برگرد، بی‌فایده بود. با تعجب دیدیم صدای تیراندازی عراقی‌ها قطع شد. اواخر اذان بود که گلوله‌ای شلیک شد و به گردن او اصابت کرد. نگاهی به چهره ابراهیم انداختم. از این حرکت بچه‌گانه او تعجب کردم. یعنی چرا این کار را کرد؟ساعتی بعد علت کار او را فهمیدم. زمانی که ۱۸ نفر از نیروهای عراقی به سمت ما آمدند و خودشان را تسلیم کردند. یکی از آن‌ها فرمانده بود.

او را بازجویی کردم. می‌گفت: ما همگی شیعه و از تیپ بصره هستیم. به ما گفته بودند ایرانی‌هاآتش‌پرست هستند. گفته بودند به خاطر اسلام به ایران حمله می‌کنیم؛ اما وقتی مؤذن شما اذان گفت، بدن ما به لرزه درآمد. یکباره به یاد کربلا افتادیم. برای همین دوستانِ هم‌فکر خودم را جمع کردم و با آن‌ها صحبت کردم. آن‌ها با من آمدند. بقیه نیروها را هم به عقب فرستادم. الان تپه خالی است. با تعجب به افسر عراقی نگاه کردم. با پایان عملیات اسرای عراقی را تحویل دادیم. حمله ما در آن محور با تصرف تپه به اهداف خود دست یافت و با موفقیت به پایان رسید. از این ماجرا ۵ سال گذشت. زمستان ۶۵ و در اوج عملیات کربلای ۵ بودیم که رزمنده‌ای جلو آمد و با لهجه عربی از من پرسید: حاجی! شما تو عملیات مطلع الفجر نبودین؟ گفتم: بله. چطور مگه؟ گفت: آن ۱۸ اسیر رو یادتون میاد؟ من یکی از اونا هستم. وقتی چهره متعجب من را دید، ادامه داد: ما به جبهه اومدیم تا با دشمن بعثی بجنگیم. چند روز بعد خبر شهادت و مفقودالاثری همه آن ۱۸ نفر به گوشم رسید.

۲۷۲۱۹

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1903616

دیگر خبرها

  • سریال طنز «بدل» جایگزین «هفت سر اژدها» می‌شود
  • شهرداری قزوین به مطالبه شورا برای ساماندهی معابر شهری توجه کند
  • عملیات نظامی ایران با این حرکت عجیب، موفق به پایان رسید /ماجرای شهادت و مفقودالاثری ۱۸ اسیر چه بود؟
  • راه‌اندازی بازارهای روز، راهکار ساماندهی سد معبر و مشاغل مزاحم شهری در ارومیه
  • شهری عجیب با شهروندانی در یک ساختمان! (+عکس)
  • ماجرای کاشت ساختمان در پارک‌های تهران
  • پیاده‌روی چهارراه عضد اراک تعریض می‌شود
  • سد معبر عمومی و اشغال پیاده‌روها به هر دلیلی ممنوع است
  • فیلم| اقدام عجیب دو جوان؛ نصب تلویزیون بزرگ در صندوق عقب ۲۰۶ و تماشای فوتبال وسط خیابان!
  • ماجرای عجیب بار الکتریکی گل ها و زنبور عسل (فیلم)